به گزارش زنان بیدار ، اینجا مهران است؛ دل گشوده بر نرمهبادهای گرم و خاکی که قدمت آن از دل تاریخ برمیخیزد، شهری که آغوشش را به روی کوههای استوار و دشتهای سبز گشوده و رودهای کوچک و پرشور، در آغوشش جاری شدهاند.
مهران از دل تاریخ آمده است؛ از خاکی که زیر گامهای صبور مردمانش، روایتگر نبردها، مقاومتها و پیروزیها بوده است، اینجا، هر خانه نشانی از ایستادگی دارد و هر مسیر، رد پای عشق به میهن را حک کرده است.
مهران، سکوتی سبز در میان تنشهای مرزی، جایی است که طبیعت و تاریخ در پناه هم، آرامش را به عاشقان خستگیدیده هدیه میدهند، قرار گرفتن در قلب جلگه میان رودان، این شهر را به سنگر مقاومت و نقطه اتصال گذشته و امروز بدل ساخته است.
خاکش گرم است از آفتاب، اما دلهای مردمش خنک و آرام از لطافت همدلی و مهر، هر درخت، روایتگر دستهایی است که به بذر امید، زندگی بخشیدهاند.
نام مهران، تجلی سفر است؛ سفری از دل طبیعت به عمق تاریخ. شهری که لبههای مرز را به آغوش زائران عتبات عالیات سپرده و با هر زائری هزار خاطره در مسیرش به یادگار میگذارد.
اینجا نه فقط یک شهر، که گذرگاه است؛ گذرگاهی میان آسمان و زمین، میان معنویت و زیبایی، میان انسان و خالق اش.
اما مهران تنها داستان مرزها نیست، بلکه قصهای از طبیعت بکر و زیباییهای خاموش است؛ رودخانههایی که آواز زندگی سر دادهاند، کوههایی که استوارند در برابر بادهای سخت و باغهایی که با شکوه زیتونهایشان، آرامش را به چشمهای خسته هدیه میدهند.
تنگهها و غارها، گویی تاریخ را در دل خود پنهان کردهاند و قدمتشان لبریز از خاطرات مردم این دیار کوچک اما پر صلابت است.
مهران، شهری است که بوی خاکش با عطر بامیههای تازه پخته و ترخینههای داغ زمستانی آمیخته است، جایی که آوازها گویش کوهستاناند و لباسهای سنتی، نقش بر تاریخ کهن. مهران را نهتنها باید دید، بلکه باید شنید، لمس کرد، نفس کشید؛ چرا که هر گوشهاش، چیزی برای گفتن دارد؛ از مقاومت تاریخ تا مهربانی زمین.
مهران، در فاصلهای حدود ۱۰۰ کیلومتری جنوب باختری ایلام قرار گرفته است؛ شهری که با زمینهای حاصلخیز و کشتزارهای سبز، تصویری از طراوت و زندگی را در خود جای داده است، در این دیار، درختانی پرشکوفه دیده میشود که حیاتشان وامدار دو رودخانه مهم «گاوی» و «کنجانچم» است؛ رودهایی که سیراب کننده زمینهای زراعی و کشتزارهای پیرامون شهرند و به حاصلخیزی آن کمک شایانی میکنند.
موقعیت جغرافیایی این شهر در دل جلگه میان رودان، آن را به نقطهای تاریخی و راهبردی بدل کرده که در طول دورههای گوناگون، شاهد نبردها و داستانهای بسیاری از تاریخ بوده است، مهران، شهری که صبر و مقاومت را در دل تاریخ خود جای داده، امروز دیگر نه تنها یک شهر، بلکه پناهگاهی برای زائران و مسافران عتبات عالیات است.
نزدیکی مهران به کشور عراق و نیز امنیت زمینی که در این مرز حاکم است، بهویژه در ایام اربعین، این مرز را به یکی از مهمترین گذرگاههای زائرین تبدیل کرده است.
مسافرانی که راهی کربلا، نجف، سامرا و کاظمین هستند، با عبور از این مرز، سفری امن و مطمئن را تجربه میکنند، فاصله مهران تا این شهرهای زیارتی نیز به گونهای است که آن را به نزدیکترین گذرگاه میان ایران و عتبات عالیات بدل کرده است؛ کربلا در ۲۸۰ کیلومتری، نجف در ۳۰۰ کیلومتری، سامرا در ۴۴۵ کیلومتری و کاظمین در ۲۸۵ کیلومتری این شهر قرار دارند.
مهران امروز نه تنها شهری سبز و آباد است، بلکه نقطهای مهم در نقشمایه اقتصادی و معنوی کشور به حساب میآید؛ نقطهای که در آن طبیعت، تاریخ و معنویت به هم گره خوردهاند و هر ساله مسافران بیشماری آن را به گذرگاه خود برای تغذیه از معنویت و طبیعت تبدیل میکنند.
پایانه مرزی مهران؛ نقطهای برای تجارت و معنویت
پایانه مسافربری مهران، به دلیل موقعیت راهبردی خود در نزدیکی کشور عراق، یکی از پرترددترین گذرگاههای مرزی ایران به شمار میرود، این مرز که هر روز محل رفتوآمد زائران و تاجران بسیاری است، به یکی از مهمترین نقاط برای صادرات کالا و توسعه فعالیتهای تجاری بدل شده است.
مهران، با این ظرفیت ویژه، امروز یک مرز بینالمللی پرجنبوجوش است که در آن معنویت و تجارت به هم گره خوردهاند.
پیادهروی اربعین و حجم بالای تردد زائران از این مرز، مهران را به نقطهای پرترافیک و پرهیاهو بدل کرده است؛ فرصتی که زمینهساز گسترش فعالیتهای تجاری و بازرگانی نیز شده است.
شهر مهران، در جنوب استان ایلام و در مجاورت رشتهکوههای زاگرس، جلوهای زیبا از طبیعت و تاریخ را در کنار هم فراهم آورده است؛ جنگلهای بکر بلوط، آبوهوای شرجی در تابستان و خنکای هوای پاییز و زمستان، این شهر کوچک را به یکی از مقاصد دلچسب گردشگری تبدیل کرده است.
مهران نه تنها طبیعتی چشمنواز دارد، بلکه در دل خود گنجینهای ارزشمند از اماکن تاریخی و مذهبی جای داده که هر یک از آنها روایتگر فصولی از تاریخ و حکمرانی محلی والیان است، در ادامه با یکی از برجستهترین آثار این دیار کهن آشنا میشویم.
قلعه کُنجانچَم؛ نگینی تاریخی در دل طبیعت
در جادهای که مهران را به ایلام متصل میکند، امیرآباد در شمال مهران، تنگهای شگفتانگیز و طبیعتی بکر به نام کنجانچم جا خوش کرده است، این تنگه زیبا با رودخانهای زلال، تصویری از آرامش و شکوه طبیعت را پیش چشم هر رهگذری ترسیم میکند.
در دل همین منطقه، در سال ۱۳۲۶ خورشیدی، به دستور «غلامرضا خان ابوقداره»، آخرین والی ایلام، بنایی به نام قلعه «کُنجانچَم» در ۱۵ کیلومتری شمال مهران و جاده ایلام به مهران( مسیر راه کربلا) احداث شد که حکایتگر تاریخ، سیاست و شکوه این خاندان است.
قلعه کُنجانچَم با هدف سکونت خاندان والیان ایلام در فصول سرد سال و بهویژه زمستان بنا شد، در آن زمان، این قلعه علاوه بر محل اقامت، نقش مهمی در گردآوری مالیات ایفا میکرد و به نوعی مرکز حکومت و قدرت والیان نیز به شمار میرفت.
این اثر تاریخی شامل برجهای نگهبانی، دیوانخانه و اتاقهایی است که به هم پیوستهاند و استواری قلعه را بازتاب میدهد، دیواری بلند این مجموعه را احاطه کرده و سه در ورودی در اضلاع مختلف آن جای گرفتهاند. معماری ساده و در عین حال محصورکننده این قلعه، روح گذشته را به زوایای آن دمیده است.
دیدن نمای ساده و درعینحال تاریخی قلعه و قدمزدن در فضای آن، حس و حال بینهایتی را به شما منتقل میکند، گویی برای لحظاتی در دل زمان به عقب باز میگردید و زندگی والیان ایلام را از نزدیک لمس میکنید.
غار زینگان؛ شگفتانگیزترین جلوه طبیعت در قلب دشتهای گرمسیری
این شاهکار طبیعی که در دل کوه پنهان شده، مانند پنجرهای گشوده به بهشت، با زیباییهای خیرهکننده و تجربهای ناب، شما را به سفری فراموشنشدنی دعوت میکند.
مردم محلی زینگان را «غار بهشت ایران» مینامند، زیرا با دیوارههایی غارگونه و مسیری پیچدرپیچ، فضایی شبیه غار را تداعی میکند، گرچه به لحاظ نبود سقف و باز بودن انتهای مسیر، بیشتر شبیه به یک تنگه است.
این تنگه که حدود شش کیلومتر طول دارد، با طبیعت اسرارآمیز خود نام زینگان را برای همیشه در دل زیباییهای ایران جاودانه کرده است.
واژه «زینِگ» که در گویش محلی به معنای زندگی یا زنده بودن آمده، شکوه و تنگی مسیر این غار را بیان میکند، چراکه در بخشهایی از مسیر، دیوارهها چنان به هم نزدیک میشوند که گویی زندگی از میان آنها جریان دارد.
در برخی قسمتها، تنها دو نفر بهسختی میتوانند از دل مسیر عبور کنند؛ همین ویژگی، حس ماجراجویی را چند برابر کرده و هر گامی در این مسیر را به تجربهای متفاوت بدل میسازد.
اما راز اصلی این تنگه، آب جاری است که در سراسر مسیر جریان دارد، جریان خنک آب، همراه با هوای دلپذیر داخل تنگه، تصویری متفاوت از هوای گرمسیری پیرامون را پیش چشم شما ترسیم میکند.
قدمزدن در این مسیر، که با خیسشدن پاها همراه است، مفهومی تازه از طبیعتگردی را به ارمغان میآورد؛ گویی هر لحظه، آب جاری با نوای دلنشین خود شما را دعوت به آرامش میکند.
غار زینگان در جنوب غربی ایلام و پنج کیلومتری جنوب شرقی صالحآباد قرار دارد، از شهر ایلام حدود ۵۲ کیلومتر فاصله دارد که با طیکردن مسیر جاده ایلام - صالحآباد میتوانید به آن برسید.
برای دیدن غار زینگان، بهترین زمان پیش از غروب آفتاب است، شاید اقامت یکشبه در کنار این عجایب طبیعی برای شما خاطرهای فراموشنشدنی باشد، اما اگر قصد بازدید کوتاه دارید، توصیه میشود پیش از تاریکی غار را ترک کنید تا با خیال راحت به محل سکونت بازگردید.
غار زینگان، با دیوارههای تنگ، آبهای جاری و طبیعت چشمنواز، یکی از عجایب کمتر شناخته شده ایران است که دیدنش میتواند به یکی از خاطرهانگیزترین تجربیات زندگی شما تبدیل شود.
رودخانه کُنجانچَم؛ جریان زندگی در طبیعت گرمسیری
جریانی زلال و پرپیچوخم از دل کوههای سرسبز و پرابهت جنوب ایلام، همچون شریانی حیاتی در دل طبیعت منطقه جاری است؛ مسیری زیبا که نه تنها زمینهای حاصلخیز اطراف را سیراب میکند، بلکه پیوندی ابدی میان رودهای ایران و رود دجله در عراق ایجاد کرده است.
این رودخانه، گواه زایش بیپایان طبیعت و همنشینی کوهها و چشمههاست و نقشی بیبدیل در زندگی مردمان این ناحیه ایفا میکند.
کُنجانچم مسیر خود را از دل کوههای سیوان در جنوب ایلام آغاز میکند و با شور و تپشی وصفناپذیر راه خود را به سوی جنوب غربی باز میکند، سرچشمههای اصلی این رودخانه از کوههای «چنگینه»، «علیبیگی» و «ملاشاوه» جاری شدهاند، و جریان آب دیگر چشمهها مانند آفتاب که از میشخاص سرچشمه میگیرد، به رود کنجانچم میپیوندند.
همچنین، رود «چشمه ملک» که از کوه شاهنخجیر زاده میشود، در میانه مسیر به این رودخانه میرسد و آن را به جریانی بزرگ و زنده تبدیل میکند.
این رودخانه، پس از عبور از بخشهایی چشمنواز همچون صالحآباد و شهرستان مهران، به سوی مرز ایران و عراق روان میشود، با رسیدن به نزدیکی مهران، کُنجانچم پس از طی حدود ۱۲ کیلومتر از خط مرزی، به رود «گاوی» میپیوندد.
تلاقی این دو رود، پیوندی جریانبخش میان طبیعت ایران و عراق را به نمایش میگذارد، آبهای رود کنجانچم در نهایت با عبور از زمینهای مهران، به رودخانۀ دجله در کشور عراق میرسند و راه خود را به سوی جاودانگی ادامه میدهند.
سد کُنجانچَم، نمادی از تلاش و همزیستی انسان و طبیعت
سد کنجانچم، یکی از جاذبههای دیدنی شهر مهران، همچون نگینی خاکی در دل طبیعت این منطقه جای گرفته است و با شکوه و آرامش خود، چشم هر گردشگری را مینوازد.
این سد، نه تنها جلوهای زیبا از مهندسی و طبیعت را در کنار یکدیگر به نمایش گذاشته، بلکه با هدفی ارزشمند، نقشی حیاتی در آبادانی زمینهای کشاورزی این دیار ایفا میکند.
سد کُنجانچم در مسیر رودخانه کُنجانچم و در فاصله ۵۵ کیلومتری شهر مهران، آرام و استوار همچون حراستکنندهای از زمینهای حاصلخیز منطقه قرار دارد.
این سد خاکی، با حجم گستردهاش، مأمن آبهایی است که از کوههای سیوان در شهر ایلام سرچشمه میگیرند و پس از گذر از مهران، در نهایت به رودخانه گاوی و سپس رود دجله عراق میپیوندند.
سد کُنجانچَم نقش قلب تپنده را برای این رود ایفا میکند؛ جایی که آبها آرام میگیرند تا فرصت کشاورزی، زندگی و تنفس، به مردمان این خطه عطا شود.
این سد، نمادی است از تعامل طبیعت و تلاش انسان، که در کنار یکدیگر به زندگی و آبادانی مهران معنا بخشیدهاند، سفری به این منطقه، میتواند شما را از شگفتیهای طبیعت به آرامش رودهای جاری و سکوت سد و زمینهای حاصلخیز هدایت کند؛ تجربهای که تا همیشه در خاطر شما ماندگار خواهد بود.
کولِگ، مقصدی برای عاشقان طبیعت
منطقه شکار ممنوع کولک، با گسترهای به وسعت ۷۶ هزار هکتار، یکی از گنجینههای طبیعی در دل شهر مهران است که با زیباییهای بکر و شکوه طبیعتش، نگاه هر طبیعتدوستی را به سوی خود جذب میکند.
این منطقه که در حاشیه مرز ایران و عراق، در نزدیکی مهران، منطقه نمونه گردشگری زینگان و شهر زیارتی صالحآباد واقع شده، همچون نگینی درخشان در نوار مرزی ایران و عراق جای گرفته است و همزمان پلهایی میان گردشگری، زیارت و طبیعت فراهم آورده است.
کولِگ، بهعنوان یکی از مناطق ارزشمند زیستبوم ایران، با وجود گونههای زیستمحیطی ارزشمند و اکوسیستمی پویا، اهمیت ویژهای در حفظ حیات وحش و طبیعت منطقه ایفا میکند.
این منطقه نه تنها مأمن انواع گونههای گیاهی و جانوری به شمار میرود، بلکه بهدلیل وسعت و جایگاه جغرافیایی خاص خود، عرصهای مهم برای حفاظت از محیطزیست و دستنخوردهترین بخشهای طبیعت این ناحیه است.
منطقه شکار ممنوع کولِگ، همچون مأمنی بکر برای طبیعتدوستان و ماجراجویان است، اگر عاشق کشف و تجربه فضاهای بکر و کمتر شناختهشده هستید، این منطقه میتواند سفری شگفتانگیز و خاطرهای ماندگار برای شما فراهم کند.
قدمزدن در چشمانداز وسیع کولک، تماشای طبیعت دستنخورده و تأمل در سکوت بیکران آن، آرامشی ژرف را به شما هدیه خواهد داد.
کولِگ نه تنها پناهگاهی برای حیات وحش، بلکه یکی از امیدهای بزرگ گردشگری و حفاظت از طبیعت ایران در مرز غربی کشور است، سفری به این منطقه، قدمزدنی در طبیعت ناب و کشفی از همزیستی انسان و محیطزیست خواهد بود؛ جایی که صلح و زیبایی طبیعت، مراوداتی فراتر از مرزها را به تصویر میکشد.
بقعه آستان امامزاده سیدحسن(ع)؛آغوشی برای آرامش
در مسیر جاده مهران–دهلران، جایی که زمین در آغوش آسمان فرو رفته و سکوت طبیعت به ترنم ایمان بدل میشود، بنایی سربرافراشته که گویی نور و معنویت در تار و پود آن تنیده شده است؛ اینجا آستان امامزاده سید حسن (ع)، فرزند ارجمند امام موسی کاظم (ع) است؛ مکانی مقدس که چونان نگینی از عشق و ایمان، در سه کیلومتری این جاده پرافتخار میدرخشد.
بنای امامزاده، یادگار عصر قاجار، جلوهای از زیبایی ناب معماری ایرانی را به تصویر کشیده است؛ با گنبدهایی که چونان مشعلهای ایمان، در دل افق میدرخشند و شبستانهایی که سردی سنگ و سیمای خاک را به گرمای معنویت بدل ساختهاند.
بر فراز ضریح مطهر، گنبدی بلند و باشکوه سر برافراشته است که در میان زینت آینهکاریها، چهرهای از افتخار این بقعه را به نمایش گذاشته است، این گنبد، در تلفیق نور و ظرافت معماری ایرانی، به مانند خورشیدی روشن، زائران را به درک حضوری از شکوه ایمان فرا میخواند.
اما این مکان، تنها یک بنای تاریخی و زیارتی نیست؛ آستان امامزاده سید حسن(ع)، مکانیست که عطر معنویت و صفا در هر گوشه آن جریان دارد، اینجا، دلها سرشار از آرامش میشوند؛ جایی که خاک پا میسپارد به نور و زمان معنای تازهای از حضور روحانی به خود میگیرد.
صدای زمزمههای عاشقانه، سکوت فضا را به سرود پرواز دلها بدل میکند و کاشیهای آبی و آینههای درخشان، انعکاسی از بهشت برین را بر ابعاد خاکی زمین به تصویر میکشند.
زیارت این مکان مقدس، نه تنها سفری به دل تاریخ و هنر است، بلکه راهیست برای بازگشت به خویشتن، برای یافتن آرامشی که در نور رستگاری جاریست. اینجا، زمین و آسمان به هم پیوند خوردهاند؛ جایی که هر زائر، در دل ایمان، خود را نزدیکتر از همیشه به حقیقت هستی حس میکند.
امامزاده علی صالح(ع)؛ فانوسی برای گم شدگان
در دل بخش صالحآباد، در فاصلهای کوتاه از جاده پرپیچوخم ایلام به مهران(۲۵ کیلومتری ایلام)، بنایی استوار و باشکوه سر برآورده که همچون فانوسی از ایمان و امید، روشنایی را در دل طبیعت این دیار پراکنده است. اینجا آستان امامزاده علی صالح (ع) است، فرزند گرانقدر امام هفتم، که زائران و مشتاقان را از دورترین خاکها به خود میخواند.
بنایی که در زبان کُردی با ارادت، «خاصهعلی» نامیده میشود؛ مکانی مقدس که نهتنها نشان از شکوه تاریخ و معماری دارد، بلکه تجلیگاه عشق و ایمان مردمان این سرزمین است، بنایی که بر چهارطاقی استوار و در میان شبستانی دلنواز، جلوهای از معماری خیرهکننده ایرانی را به رخ میکشد.
گنبدی باشکوه، چونان تاجی آسمانی، در میان هشت گنبد کوچکتر سربار کرده و آینه معنویت را در بین آسمان و زمین گسترانده است، انعکاس نور بر کاشیها و گنبدهای زیبا، ترکیبی از زیبایی و وقار را خلق کرده است؛ ترکیبی که زائران را به تماشای شکوه و به لمس آرامش معنوی دعوت میکند.
اینجا، معماری با طبیعت و ایمان در هم آمیخته است، تا فضایی خلق شود که گویی مرز میان زمین و آسمان را به لطافتی روحانی پاک کرده است.
امامزاده علی صالح، با آرامش و سکوت سرشار از معنویت خود، پناهگاهی برای دلهای پریشان و نا آرام است؛ جایی که خاک از نور معنویت لبریز شده و هر گامی که به سوی ضریح مطهر برداشته میشود، انسان را به قلب ایمان نزدیکتر میکند.
صدای باد در میان گنبدها، زمزمه زائران عاشق، و حضور بیواسطه روحانی این مکان، تجربهای است که دلها را از قید و بند روزمرگی رها کرده و به سوی آرامشی ژرف و شیرین روان میسازد.
اما این آستان، فراتر از یک مکان زیارتی است؛ امامزاده «خاصهعلی» به نقطهای برای پیوند مؤمنان بدل شده است، اینجا، جایی است که زائران از جایجای دیار ایلام و فراتر از آن گرد هم میآیند؛ تلاقی نگاهها و دعاها، اتحاد دلها و ایمانها، و تجدید عهد با اهل بیت(ع)، شکوهی مضاعف به این مکان اهدا کرده است.
زیارت امامزاده علی صالح(ع)، سفر به عمیقترین لایههای روح است؛ سفری که از خاک آغاز میشود اما با لمس نور و معنویت ختم به عرش میگردد.
قصهای به یادگار از مهران
مهران، شهری که در هر گوشهاش تاریخ و طبیعت به هم پیوند خوردهاند، آغوشی گرم و پرمهر برای خاطرات سفر است، این شهر با تمامی زیباییهایش، از داستانهای کهن گرفته تا جلوههای بکر طبیعت، به هر رهگذری چیزی تازه برای گفتن دارد.
مهران نه تنها مقصدی برای تماشای طبیعت یا سپری کردن لحظاتی در سکوت و آرامش، که مکانی است برای لمس عمق تاریخ و کردار مردمی که با مقاومت و همدلی، خاک دیارشان را تا همیشه زنده نگه داشتهاند.
امروز، شهر مهران با یادمانهای متعدد دفاع مقدس، به یکی از مقاصد گردشگری مذهبی-تاریخی تبدیل شده است، یادمان شهدای گمنام مهران، محل دفن شهدایی است که با جانفشانی خود، از این خاک حفاظت کردند، این یادمانها، نه تنها مکانی برای زیارت و آرامش معنوی است، بلکه بازتابی از ایثار و شجاعت مردان و زنانی است که رنگ میان تاریخ و هویت این سرزمین شدند.
بخشی از گردشگری دفاع مقدس در مهران، بازدید از مسیرهای عملیاتی دوران جنگ است؛ مناطقی مانند تپههای قلاویزان، نقطه ایثار، تپه شنی، دشتهای امیرآباد و پایگاههای عملیاتی، یادآور روزهایی است که مردم مهران و نیروهای نظامی ایران، در دل خاک و آتش، حماسهای جاودانه خلق کردند، قدمزدن در این مناطق، گویی سفری به دل تاریخ است؛ جایی که هر گام، یادآور رشادتهای جاودانهای خواهد بود.
مهران با مرزهایش، نه فقط نقطهای برای عبور، بلکه سنگرگاهی از معنویت و یادگاری از مقاومت و تاریخ است، هر پل، هر جاده، و هر قدم در این سرزمین، پلی میان گذشته و آینده است.
مهران چشماندازهایی برای دیدن و لحظاتی برای زندگی کردن دارد که از پس زمان و مکان بر دلها مینشینند و یادگاری از زیبایی، اصالت و انسانیت بر مخاطب خود باقی میگذارند.
سفر به مهران، سفری است از میان خاکهای مقاوم تا دل طبیعتی پررمزوراز؛ سفری که نه تنها برای دیدن بلکه برای یاد گرفتن، برای درک کردن، و برای سپاس از زمین و آسمانی است که این مردم در آن زیستهان، دیدار با مهران، تنها بازدیدی گذرا نیست؛ این شهر چیزی در دل شما خواهد کاشت که تا همیشه با شما خواهد ماند.
مهران، شهری برای دیدن، شنیدن، و فهمیدن است؛ شهری که هر رهگذر را با خود به جایی دورتر از خاطرات اما نزدیکتر به خود واقعیاش میبرد، و همین کافی است تا بدانیم مهران، نه فقط یک مقصد، بلکه راهی برای یافتن چیزی عمیقتر و حقیقیتر است؛ داستانی از زمین، که بر دلها نوشته میشود.
ارسال نظر