به گزارش زنان بیدار ، بوکان، یکی از شهرهای تاریخی و زیبای استان آذربایجان غربی محسوب میشود که روایات متعددی در مورد وجه تسمیه این شهر به بوکان، وجود دارد و بیشتر پژوهشگران کُرد براین باورند که این واژه، کُردی است.
برخی معتقدند که در زبان فارسی، «بو» بهمعنای سرزمین و «کان» نیز بهمعنای معدن است. به همین دلیل بوکان یعنی «سرزمین معادن»؛ اما به گویش مردم این شهر و بیشتر کردزبانها، «بُوکان»، تلفظ میشود.گروهی از محلیها براین باورند که «بوک» به معنی عروس و «آن» نیز علامت جمع است و این دو در کنار هم بهمعنای عروسان یا عروسها است.
شاید این نظریه بهدلیل قرارگیری این شهر در مسیر عبور کاروان عروسی روستاییان به این نام شهرت یافته است. هرچند در صحت این نظریه، بهدلیل قدمتی بالغ بر دو هزار سال که از کتیبههای آشوری و آثار تاریخی کشف شده، استنباط شده است، تردید وجود دارد؛ اما نظریهای بسیار قدیمی و متعلق به دوران «تمدن مانایان» است که نام این شهرستان را «سرزمین خدایان» معنا میکند.
انور سلطانی، پژوهشگر و نویسندهٔ کُرد درمورد ریشهٔ نام این شهر در تحلیل و نظریهٔ علمیای که منتشر کردهاست، چنین گفته:
موضوع، کلمهٔ «بگ» یا «بغ» است. بگ یا بغ، خدای ملتهای باستانی که پیش از آمدن زرتشت در سرتاسر سرزمین هند تا غرب ایران زیستهاند، بودهاست. واژهشناس ایرانی، ابراهیم پورداوود در مقالهای با عنوان «بغ» نوشتهاست: واژهٔ بغ از زمانهای بسیار کهن در زبان ما رایج بوده و در زبانهای باستانی ایران مانند زبان اوستایی و فارسی باستان وجود داشته که میتوان به گاتاها یا سرودههای زرتشت که کهنترین بخش اوستا را شامل میشوند اشاره کرد. «بگ» بهمعنی قسمت و بخت آمدهاست. در بخشهای دیگر اوستا «بغ» همان خداوند است. پیش از آمدن زرتشت، «بغ» نام خداوند بوده و زرتشتیها نام اهورامزدا را بر آن نهادند. با این اوصاف کهنترین دولت منطقه که بوکان را نیز دربرمی گیرد، دولت قدرتمند مانا است. دولت مانا نخستین دولت متحد و مقتدر منطقه غرب ایران بود که صاحب قدرت اقتصادی و حکومتی قوی بودهاست.
براین اساس نام این شهر ابتدا «بکان» یا بگان بوده که از دو بخش تشکیل شدهاست: بگ یا بک +ان بخش اول بهمعنی خدا و بخش دوم پسوند جمع یا مکان است. برپایهٔ این نظریه، شهر بوکان با تلفظِ صحیح انگلیسی Bukān به معنی شهر «خداوند بگ» یا مکان خداوند بگ است. براساس تغییر آوایی حروف که در رشته زبانشناسی، صورت عملی و تأیید شده یافته و همچنین با توجه به آثار بهدستآمده از داخل شهر و حومه آن که نشان از وجود آتشکدههای مقدس آن دوران است، میتوان منطقی بودن این تحلیل را تأیید کرد.
اکتشافات گروهی از باستانشناسان در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و مطالعات پس از آن نشان داده منطقهٔ بوکان از قدیم پادگان اشکانیان و ساسانیان بودهاست. آثار باستانی زیادی که در این منطقه بهدستآمده مؤید همین نظریهاست.
در فروردین سال ۱۳۴۵ یک تابوت سفالین بسیار قدیمی به درازای ۱ متر و ۴۵ سانتیمتر و بلندای ۷۰ سانتیمتر و پهنای ۵۰ تا ۶۵ سانتیمتر به وزن ۵۰۰ کیلو یه همراه دو گلدان بزرگ و کوچک و سرنیزه، تبر، آهن لوله، آهن پهن کوچک با نشانی شبیه صلیب و یک کارد پیدا شد که به اداره آموزش و پرورش بوکان سپرده شد.
نتایج حاصله از کاوشهای باستانشناسان، تاریخ این منطقه را به هزارهٔ نخست پیش از میلاد مسیح میرساند. آثار یافت شده از تپه قلایچی که قدمت آن به بیش از ۲٬۸۰۰ سال پیش میرسد، نشان دهندهٔ آبادانی این ناحیه و وجود تمدّنی مهم در این منطقه است. چنین بهنظر میرسد که این مکان مرکز دولت مانّا بوده و حتی برخی از باستانشناسان گمان میکنند، آنچه مورخان یونانی، مانند هرودت در وصف اِکباتان آوردهاند ممکن است با قلایچی تطبیق کند.هنری راولینسون، دیپلمات و شرقشناس بریتانیایی در سال ۱۸۴۰ میلادی تحقیقاتی را بر روی آثار تاریخی این شهر و سایر مناطق ایران انجام داده و پیش از کشف شدن منطقهٔ باستانی قلایچی دربارهٔ بوکان و تحقیقاتش در مقالهٔ بهنام «اِکباتان آتروپاتن» چنین نوشتهاست:
بوکان همان اِکباتان دوم (هَگمَتانَه) است چراکه در اطراف این منطقه آتشکدههای مربوط به عهد زردتشت وجود دارد و در مجاورت تخت سلیمان قرارگرفتهاست.
احسان یغمایی باستانشناس و سرپرست تیم کاوشهای قلایچی در دههٔ ۶۰ خورشیدی در مصاحبه با روزنامهٔ سرمایه در سال ۱۳۸۵ در مورد تپهقلایچی و آثار آن چنین توضیح دادهاست: با مشاهده آثار بهدستآمده از قلایچی، هَگمَتانَه در بوکان است نه همدان. در سلسلههای حکومتی ایران منطقهٔ بوکان، پایتخت حکومت مَنّائیان بوده که از سال ۸۵۰ تا ۶۱۶ پیش از میلاد (۲۳۴ سال) بر ایران فرمانروایی کردهاند.
بوکان از دیرباز محل سکونت اقوام سلسله کوههای زاگرس بوده و آثار فراوانی از آنان باقیماندهاست. از قدیمیترین آثاری که تاکنون در این منطقه شناسایی شده بقایای دورههای نئولتیک، دالما و کلکولتیک هستند که در دهها تپه مربوط به دورهٔ دالما (۴٬۸۰۰ تا ۴٬۱۰۰ ق. م) یافت شدهاند. قدمت تاریخی آثار یافتهشده از این شهرستان به دورههای نئولتیک، کلکولتیک، عصر آهن، عصر برنز، عصر مس، هخامنشی، اشکانی و ساسانی میرسد، و از این نظر یکی از قدیمیترین سایتهای زندگی انسان واقع در فلات ایران است. تپه قلایچی کهنترین سایت تمدنی و شهرنشینی در شمال غرب ایران است کهاز آن یک قلعه با مشخصات تمدن مانایی از زیر خاک بیرون آورده شدهاست.
تا پیش از سال ۱۳۵۷ باستانشناسان آمریکایی گمان میکردند تپه باستانی حسنلو در نقده مرکز حکومت ماناها است. اما طبق آثار و کتیبههای بهدستآمده از تپهقلایچی، بوکان همان «ایزیرتو، ایزیرتا، زیرتو» پایتخت تمدن مانّا بوده و در متون آشوری بارها به شهر زیرتو اشاره شدهاست. پیشینهٔ تاریخی این شهرستان به ۳٬۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بازمیگردد که تمدن مانا در مناطق کردنشین شمالغربی ایران سکنی داشتهاند. یکی از هنرهای معروف مانناییها ساخت آجرهای لعابدار بود. آجرهای با طرحهای رنگین که با گذشت حدود ۳٬۰۰۰ سال تقریباً سالم باقیماندهاند. نمونهٔ بسیار زیبایی از این آجرها که در بوکان یافت شدهاند در موزهٔ شرق باستان توکیو در ژاپن نگهداری میشود. ماناییها دولت منطقهای بودند که با اورارتوها و آشوریها در یک سرزمین میزیستند. این دولت منطقهای گاه با اورارتوها علیه آشوریان هم پیمان میشدند و گاه با اتحاد با آشوریان علیه اورارتوها میجنگیدند. ماناییها قومی جنگجو بودند و مهمترین خدای مورد پرستش آنها «هالدی» خدای جنگ بودهاست.
در دورهٔ ساسانی، بوکان به پایگاه اشکانیان و ساسانیان نیز نسبت دادهشدهاست زیرا تپههای خاکستری نشانگر آتشکدههای عهد زرتشت بود و طبق بررسیهای بهعمل آمده درروند و پیدایش شهرها، خاورمیانه و مخصوصاً مناطق کردنشین جزء کهنترین تمدنهایی هستند که پیشینهٔ شهرنشینی در آنها به اثبات رسیدهاست و بر همین اساس این شهر با توجه به قرارگیری در حیطهٔ جغرافیایی فوق و وجود دهها تپه و بنا و سایتهای تاریخی در داخل و اطراف خود از کهنترین مکانهایی است که دارای سابقه شهرنشینی بودهاست. منطقهٔ بوکان به سبب موقعیت حساس سپاهگردانی خود میان دولتهای آشور، اورارتو و ماد قرار داشت که در کشمکشهای این دولتها دست به دست میشد. یافتههای باستانشناسان مؤید این نظر است که این منطقه در دورههای بعدی موقعیت سپاهگردانی خود را همچنان حفظ کرد و در دورههای اشکانیان و ساسانیان از این منطقه بهعنوان پایگاه نظامی بهرهبرداری میشدهاست.
تاکنون دو کتیبه مربوط به دورهٔ ساسانیان و اشکانیان، که یکی از آنها متعلق به پسر پادشاه اورارتو بود و در بوکان قرار داشت، مفقود شدهاند.
ارسال نظر